وانیاوانیا، تا این لحظه: 11 سال و 5 ماه و 15 روز سن داره

وانیا

سرما خوردگی وانی

دختر زیبایم امروز دقیقا" ٧ ماه از روز تولد تو می گذره من از اینکه دختر گلی مثل شما دارم به خودم می بالم ، چند روز گذشته روزهای پر تنشی برای من محسوب میشد ، پنج شنبه شب وقتی با صدای نق نق تو برای شیر دادن بیدار شدم تو تب وحشتناکی داشتی  از شدت حرارت سینه تو دستهام می سوخت خیلی ترسیدم واقعا" حالت بد بود من و بابا حمید همه تلاشمون برای پایین امدن تب و همچنین آروم کردن تو کردیم خلاصه صبح که شد روی شونه بابا خوابت برد  روز جمعه بردیم ات آورژانس بیمارستان دکتر لاهیجی ویزیت کرد گفت سرما خوردی و تنها دارویی که تجویز کرد قطره استامینوفن  وهمچنین قطره کلرو سدیم برای شستو شوی بینی بود ، جمعه شب رفتیم خونه مامان فرزان که...
17 تير 1392

یه جشن کوچولو

همانطوری که بهت گفتم در آوردن دندون یه تحول بزرگ تو زندگی آدمی محسوب میشه و البته گذری پر مشقت که بحمدالله تا اینجای کار که یک مروارید سر بیرون زده ، به غیر از بی تابی همراه درد دچار عارضه ای دیگه ای نشدی امیدوارم ادامه راه رو هم به آسونی طی کنی ایرانی ها برای این مناسبت یک آش درست میکن به نام آش دندونی راستش بخوای فلسفه درست کردن این آش رو دقیقا" نمیدونم اگه علتشو پیدا کنم حتما" برات می نویسم مامان فرزان میگه :  گندم تو فرهنگ ایرانیها نماد جوانه زدن هستش  بخاطر همین این آش رو می پزند ( گندم یکی از عمده مواد تشکیل دهنده این آش محسوب میشه )  دندونی که جوانه زده به سادگی سر بیرون بزنه .روز چهارشنبه که آمدم خونه دیدم تو ترگل و ...
8 تير 1392

ادامه خوراک کمکی

روز چهارشنبه 29/3/92 رفتیم check up  شش ماهگی من خیلی استرس داشتم چون این اولین باری بود که بعد از برگشت من به سرکار تو را بردیم دکتر  البته ناگفته نمونه که من به مامان فرزان ایمان دارم و واقعا" با خیالی آسوده صبح ها میام سرکار ، ولی بهرحال کمی نگرانی طبیعی بود اما بعد از معاینه دکتر استقامتی که فهمیدم سرعت رشدت خوبه خیالم راحت شد .( وزن 8.780kg ، قد 70.5cm ، دور سر 46cm ) دکتر گفت : در ادامه برای خوراک کمکی باید خوراک تو روزانه 3 وعده بشه به همراه یک وعده خوراک جدید هر هفته یک نوع خوراک به لیست تو اضافه میشود این هفته نوبت پوره سبزیجات هستش ( سیب زمینی ، هویج ، نخود فرنگی ، کدو ) هفته دوم به آبمیوه می رسیم همه جور...
6 تير 1392

اولین دندون

دختر عزیزم چند دقیقه پیش مامان فرزان زنگ زد بهم گفت اولین مروارید سفید تو رو دیده نمیدونی چقدر هیجان دارم صدای قلبم رو میشنوم دوست دارم زودتر ساعت ٣٠/٤ بشه ببینمت محکم در آغوش بگیرمت و بوست کنم بالاخره بعد از گذروندن چند شب سخت اولین دندون تو سر از زیر لثه های صورتی قشنگت بیرون زد بهت تبریک میگم دوباره میام برات مطلب میزارم آخه درآوردن دندون شیری یک مرحله مهم از زندگی آدمی محسوب میشه . دیشب هم کمی کلافه بودی به چهره ات دقت کن . ...
1 تير 1392
1
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به وانیا می باشد